تبليغات بخشي از راه حل مسائل بازاريابي است.
تبليغات تنها به معناي رفع مشکلات بازاريابي است و به تنهايي همه راه حل نيست .
توانمندي تبليغات در تغيير کالا به برند در ذهن مشتريان حياتي است تا بتواند با مشتريان ارتباط برقرار کرده و اين ارتباط را استمرار بخشد.
تبليغات موثر اغلب درباره دانستن واضح آنچه ((که بايد انجام شود است)) تا انجام دادن ان به يک روش روشن.
اساس تبليغات اين است که هدف هر تلاش تبليغي ، خلق يک مزيت براي برند است .
تبليغاتتنها زماني ميتواند مزيتي براي برند ايجاد کند که مشتريان را از طريق ايجاد آگاهي تشويق کند.
اغلب انگيزش اصلي مشتريان براي خريد کالا و يا برند ، از عکس العمل افراد به جلب رضايت نيازها و يا خواسته هاي او ناشي ميشود .
برخلاف نيازها -خواسته هاي انساني ميتواند از طريق تبليغات به آساني و به طور موثر براورده شود .اين امر به اين دليل است که خواسته ها بيروني اند در حالي که نياز ها دروني اند - خواسته ها بيان نياز هاي ماست .
تبليغات با تغيير خواسته ها و نياز هاي مشتريان بطور غير مستقيم در خريد برند اثر ميگذارد.
اساس تبليغات برند هاي امروز دنيا ، تبديل نيازهاي مشتريان به خواسته هاست.
سطوح بالاتر از نيازها و خواسته ها معرف شخصيت منحصر به فرد شخص و خود است نفوذ اينها بيش از نفوذ گزينش برندها نيست.
برند برگزيده اغلب((انعکاس)) تصوير خود افراد است.
بزرگترين چالش براي تبليغ برند ، حفظ موقعيت بخاطر تغيير دادن نيازها و خواسته هاي مشتريان است . نگهداري رابطه و اول بودن - هر دو- مستلزم رشد است.
تبليغات زماني بسيار موثر است که روي خواسته ها و تمايلات مشتريان تمرکز کند.
قابل پذيرش ساختن برند ، مهمترين وظيفه خلاق و کيفي است و آگاهي از برند وظيفه کمي و رسانه اي تبليغات است.
سر شماري به فهم مقداري مخاطبان هدف و سوابق آنان کمک ميکند بطوري که ميتوانيم آنها را به راحتي بشناسيم .
روان کاوي از مخاطبان هدف ، فهمي ميدهد تا بتوانيم ، نيازهاي اساسي و خواسته هاي انان را کشف و تشريح کنيم.
مصرف کننده نگاري به شناخت نگرشهاي مشتريان به محصول و برند کمک ميکند، اين روش، انتظارات و تجربيات مشتريان درباره کالا و برند را مشخص ميکند.
بينش مصرف کنندگان نه تنها موجب توسعه تبليغات در متقاعد سازي ميشود ،بلکه به مبلغان قوت قلب ميبخشد.
بينش-اساسا بياني از تجربيات مشتريان از محصول و يا کالا است بينش ايجاد نشده بلکه از قبل در زندگي مصرف کننده وجود دارد.
بينش-اصل گوياي تجربه واقعي و شخصي مصرف کننده است -تجربياتي که با کالا ارتباط دارد.
مصرف کنندگان بصورت انفرادي به تبليغات واکنش نشان ميدهند و تبليغات بايد با افراد بايد بصورت انفرادي صحبت کند.
حس مشترک يا اطلاعات شناخته شده کليشه اي مصرف کنندگان - بينش نيست - بينش اطلاعات پنهان امروز و پيداي فرداست که اغلب بصورت حس مشترک ظاهر ميشود.
کشف بينش ، مستلزم کسب دلايل واقعي و پشت پرده رويدادهايي است که عموما مردم نزد خود پنهان ميدارند .
دلايل واقعي و بينش درباره کالا يا برند اغلب در کارهايي که بخاطر مردم انجام ميگيرد نهفته است و نه در کارهايي که براي مردم صورت ميگيرد.
صرف شناخت بينش کافي نيس، بسيار مهم است که از آن در تبليغات استفاده کنيم ، تبليغاتي که به روشني کامل و مطمئن تجربيات موجود در ذهن مشتريان را زنده کند .
مردم اطلاعات را گزينش گرانه دريافت ميکنند و تنها آن چيزي را مي بينند که ميخواهند ببينند، نه آن چيزي را که به آنها گفته ميشود .
مردم بطور غريزي راه حل هاي ميان بر را براي ارزيابي و انتخاب رضايت خود انتخاب مي کنند و نه را حل هاي بهينه را .
مشتريان به ندرت تصميمات عقلاني يا غير عقلاني ميگيرند آنها فقط تصميمي را ميگيرند که دليلي داشته باشد .
يکي ديگر از روش هاي تبليغات استفاده از هداياي تبليغاتي است . هداياي تبليغاتي يکي مهمترين عوامل جلب توجه مشتري است که مي تواند اثر زيادي در بخاطر سپردن محصول يا خدمات داشته باشد، محصولاتي مانند جاکليدي تبليغاتي، فلش مموري تبليغاتي، خودکار تبليغاتي و پاور بانک تبليغاتي مي تواند باشد.